سالگرد شهادت اندرزگو


1989 بازدید

سالگرد شهادت اندرزگو

مبارز نستوه

در تلاطم امواج خروشان انقلاب اسلامی ایران، چهره های درخشانی از جهاد و مبارزه بر ضد ظلم و استبداد می بینیم. ستاره های درخشانی که اسوه صبر و ایثارْ و الگوی حق خواهی و حق پرستی هستند. در میان این ستارگان، ستاره پرفروغی می درخشد که همواره نام او در قلب و جان ملت مسلمان ایران نقش بسته است. او کسی جز سید علی اندرزگو نیست؛ مبارزی نستوه که بدون هیچ وابستگی به گروه های منحرف، با اطاعت از ولایت امر، خط سرخ مبارزه را تا انتها ادامه داد و بی شکْ یکی از قافله سالاران این حرکت الهی است. سرداری که طنین گام و هیبت نامش، لرزه بر اندام پوشالی نظام شاهنشاهی افکنده بود. یادش گرامی باد.

تولد

سال 1316، به دوران اوج استبداد و خفقان رضاخانی مشهور است، چون او با قانون کشف حجابْ آشکارا به مبارزه برضد دین و دیانت برخاسته بود. در ماه مبارک رمضان این سال، خانواده سید اسداللّه اندرزوَرْ (اندرزگو) که در یکی از محلات جنوب شهر تهران می زیست، چشم انتظار تولد فرزندی بود. در شام گاه هیجدهم این ماه بود که انتظار به سر آمد و فرزندی دیگر از سلاله پاک آلِ رسول چشم به جهان هستی گشود. با تقارن این ولادت با ایام شهادت امیرمؤمنان علیه السلام ، آن نوزاد را به نام نامی امیر آسمان و زمین، علی نامیدند.

تحصیلات

شهید سید علی اندرزگو در هفت سالگی قدم به مدرسه گذاشت و از همان ابتدا، آثار نبوغ و استعداد در چهره اش هویدا بود. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، به علت فقر خانوادگی و برای کمک به اقتصاد خانواده، ترک تحصل کرد و وارد بازار کار شد. سید پس از چند سال، برای تحصیل علوم دینی به مسجد محل رفت و در نزد اساتیدی چون حجج الاسلام آقایان بروجردی و میرزا علی اصغر هرندی به تحصیل علوم دینی پرداخت. اندرزگو پس از اعدام انقلابی حسن علی منصور، به قم رفت و سپس راهی نجف شد و پس از مدتی تحصیل، به حوزه علمیه قم بازگشت و از محضر آیت اللّه مشکینی و آیت اللّه مکارم شیرازی استفاده نمود. او بعدها تحصیلات علوم دینی را در حوزه علمیه چیذر تهران و حوزه علمیه مشهد ادامه داد.

مشاغل

شهید اندرزگو پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، برای کمک به اقتصاد خانواده، درس را رها کرد و نزد برادرش سید حسنْ که در بازار تهران نجّار بود، مشغول به کار شد. سید حدود ده سال در این شغل ماند و با وارد شدن به شاخه نظامی هیأت های مؤتلفه، از شغل خود، دست کشید و تا پایان عمرْ مهم ترین اشتغال او، مبارزه و فعالیت برای سرنگونی رژیم ستم شاهی بود. از جمله مشاغل او عبارتند از: فروش تسبیح، عطر و انگشتر، فروش داروهای گیاهی، طبابت سنتی، ساختمان سازی و فرش فروشی. پوشش های شغلیِ شهید اندرزگو به حدّی بود که گاهی نزدیکانش را نیز به اشتباه می انداخت، تا جایی که یکی از نزدیکانش، در مصاحبه ای او را از تجار بازار تهران و چای فروش معرفی کرده بود.

شکل گیری شخصیت شهید

شخصیت شهید اندرزگو در دورانی شکل گرفت که کشور ایران دست خوش حوادث بسیاری بود؛ از جمله جنبش ملی شدن صنعت نفت، تغییر مکرر دولت، حکومت نظامی در تهران، اعدام انقلابی هژبر توسط سید حسین امامی و سپس اعدام امامی، تبعید و بازگشت آیت اللّه کاشانی، جلسات مکرر آیت اللّه کاشانی و فداییان اسلام، اعدام انقلابی رزم آرا توسط خلیل طهماسبی و تعطیلی بازار تهران. اندرزگو که از اوان نوجوانی سری پر شور داشت، با دقت و مطالعه در این حوادث سرنوشت ساز برای جامعه، همواره در مبارزات سیاسی برضد حکومت شاه فعالیت می کرد.

اسامی مستعار

شهید سیدعلی اندرزگو، از استعداد و نبوغ خاصی برخوردار بود و در راه مبارزه و قیام بر حق خویش، از این استعدادهای خدادادی استفاده می کرد. او بارها با لباس های مختلف و تحت عنوان مشاغل و اسامی مستعار، به مبارزات خود ادامه می داد. برخی از اسامی مستعار شهید اندرزگو عبارتند از: دکتر سید حسین حسینی، ابوالقاسم واسعی، عبدالکریم سپهر نیا، ابوالحسن نحوی و آقای جوادی.

شگردهای مبارزاتی

شهید اندرزگو در راه مبارزه با حکومت ستم شاهی، از شگردها و راه های گوناگونی استفاده می کرد. ساواک سال ها تلاش کرد تا ایشان را به دام اندازد و دستگیر کند، ولی مدت ها در این امر ناموفق بود؛ از جمله شگردهای سیدعلی در راه مبارزه عبارتند از: داشتن اسامی و شناسنامه ها و مدارک مختلف، استفاده از لهجه های مختلف محلی با تسلط کامل، پوشش های مختلف و لباس های متنوع، ظاهرسازی در قالب فردی مثل خروس باز، تاجر، بساز و بفروش، و استفاده از عمامه سفید، در حالی که به دلیل سید بودن، می بایست از عمامه سیاه استفاده می کرد.

نکته هایی از شهید اندرزگو

شهید اندرزگو با استعداد و توان مندی های بسیار خود، بارها و بارها از کمند نیروهای ساواک گریخت و نیروهای امنیتی رژیم شاهْ به رغم تلاش های متعدد، سال ها نتوانست اندرزگو را دستگیر کند.

نکته جالبی که می توان به آن اشاره کرد، این است که سیدعلی اندرزگو در روز 18 رمضان متولد شد و در روز 17 رمضان در عملیات اعدام انقلابی منصور شرکت کرد و در 19 رمضان به شهادت رسید. او در سال 1357 ق متولد شد و در سال 1357 ش به شهادت رسید. نام او علی بود و در ایام شهادت حضرت علی علیه السلام به دنیا آمد و در ایام شهادت آن حضرت نیز به شهادت رسید.

شناسایی شهید اندرزگو

پس ا زاعدام انقلابی حسن علی منصور و نقش ویژه اندرزگو در این ترور، سید علی و هم رزمان و دوستانش شناسایی شده و دستگاه ساواک موفق به دستگیری دو تن از فداییان اسلام، به نام های نیک نژاد و صفار هرندی گردید. سپس دستور دستگیری سیدعلی اندرزگو توسط شخص شاه صادر شد، ولی با هوشیاری او، دستگاه ساواک و نیروهای امنیتی، تا چندین سال موفق به دستگیری اش نشدند.

شهادت

با دستگیری چند تن از دوستان شهید اندرزگو، آدرس و تلفن او به وسیله ساواک شناسایی شد، ولی او پس از شناسایی هم، در مشهد با نام مستعار جوادی به فعالیت خویش ادامه می داد. سرانجام سید شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 57 ش را در منزل دوستش رجب علی افشار احیا گرفت و شب قدر را به مناجات با خدا گذراند. سید روز بعد، قبل از افطارْ عازم منزل یکی از دوستانش شد، غافل از این که نیروهای ساواک در کمینش نشسته اند. ساواکی ها اقدام به تیراندازی کردند و بعد از شلیک ده ها گلوله به طرف وی، شهید اندرزگو با زبان روزه به ملاقات خدای خویش شتافت و شربت شهادت نوشید. یادش گرامی و راهش پر روهرو باد.

بعد از شهادت

بعد از شهادت سید علی اندرزگو، دستگیری ها شروع شد و هر کسی که به نوعی با سید رابطه داشت، توسط ساواک بازجویی می شد. حتی نیروهای ساواک با یورش به منزل شهید اندرزگو در مشهد مقدس، برای چندمین بار وسایل زندگی او را به یغما برده و همسر و فرزندان خردسال او را تحت الحفظ به تهران آوردند؛ حتی به نقل از فرزندان خردسال شهید، نیروهای ساواک به آزار و اذیت آن ها پرداخته و بارها از ایشان بازجویی کرده بودند.

ویژگی های اخلاقی

بسیاری از کسانی که مدتی را با شهید اندرزگو گذرانده اند، معتقدند که در درون سید علی، دریایی از توکل موج می زد؛ توکلی که ناشی از اعتقاد راسخ او به نصرت الهی و غیبی بود. او از همان اوایل زندگی، به مسائل دینی پای بند و مراقبْ و بسیار مهربان و خوش رو بود. در هیچ زمانی، از کمک به افراد تهیدست و مستضعف کوتاهی نمی کرد. با این که در طول زندگی مبارزاتیِ خویش، مبالغ هنگفتی پول در اختیار داشت، به یک زندگی ساده و معمولی بسنده می کرد. در کوران مبارزه، از امر خودسازی و پرداختن به خویشتن غافل نبود و درعین

حال، زندگیِ خانوادگی و وظایف خویش را فراموش نمی کرد. یادش گرامی باد.


hawzah.net